پاتوق
به نظرم همه آدما یه چیزایی یا یه اخلاقایی دارن که مختص خودشونه (چشم بسته غیب گفتم 😂) مثلا پاتوق ، هرکس پاتوق خودشو داره برای وقتایی که میخواد خلوت کنه با خودش یا بقیه . از پشت کنکوری که حرف میزدم یاد پشت بوم افتادم که پاتوقم بود میومدم اینجا موزیک گوش میکردم و ریلکس میکردم براس درس خوندن. پشت بوم خونمون روبه روی دشت نیشابوره و شبا همه نیشابور و فیروزه از اینجا چراغاش معلومه بعضی شبام مثل امشب ماه دلبری میکنه . یا مثلا کوهای پاسنگ اونجا رو هم دوست دارم.یا باز تو نیشابور قبلا که باغ امین اسلامی رو بردارن گند بزنن توش میرفتم یه چیپس میگرفتم میشستم میخوردم ، یا تو مشهد بغیر حرم و مسجد گوهرشاد یه شهدای گمنام توی میدون شهدا هست زیاد میرم خیلی جای دنجیه میرم کتاب میخونم تنهایی . توی دانشگاه روی پله های جلو سالن کشتی شباش دیدنیه.خونه مادر بزرگم اینا میرم باغ کنار جادشون کنارش یه تپه هست که منظره غروبش مخصوصا تو بهار عالییه . الانم برم لذت ببرم 😂
اینا پاتوقای منن و ازشون لذت میبرم .جدیدا خیلی طولانی مینویسم از این به بعد کمترش میکنم
به امید خدایی که هوامونو داره حتی وقتی خودمون هوای خودمونو نداریم.