پا برهنه
امسال با چندتا از دوستان رفتم کربلا واسه پیاده روی اربعین . سفر خیلی سخت و خیلی جالبی بود خیلی چیزا یاد گرفتم و خیلی چیزای جدید دیدم و اولین باری بود که میرفتم یه کشور خارجی اونم عراق. اونجا که میری چون زیر ساخت هاشون خیلی خیلی بده هیچ چیز درست حسابی ندارن نه آب لوله کشی نه گاز نه برق نه جاده هیچی ولی خوب با عشق از میلیون ها زائر پذیرایی میکردن با هر چیزی که میتونستن . خیلی صحنه های دیدنی اونجا بود که فقط وفقط باید اونجا بوده باشی تا بفهمی چی میگم.
نزدیکای حرم ها چون جمعیت زیاد بود و زه کشی درستی هم نداشتن تا آب کثیف تخلیه بشه کثیف بود و پر از آب البته خوب مردم کار میکردن تا تمیز باشه ولی خوب خیلی کار سختی بود. من اونجا سعی میکردم پامو بزارم جاهای خشک چون صندل پام بود و آب کف زمین کثیف و پام کثیف میشد خیلی سعی میکردم که این اتفاق نیوفته ولی خوب میشد. با همه این شرایط و جمعیت یسری افراد بودن نزدیک حرم که میشدن کفشاشونو در میاووردن و پیاده میرفتن سمت حرم خیلییی از خودشون بیخود بودن و من اونجا کارشونو دوست نداشتم و قضاوتشون میکردم .
تو وبلاگ قبل و اون شعر طوری که نوشتم یکی بهم گفت پا برهنه پریدی تو زندگی فک کردی چی و....
الان میفهمم حال اون پا برهنه ها رو که از خود بیخود بودن و برای عشقی که داشتن با همون سطح فکری که داشتن میخواستن بهش بفهمونن ببین ما عاشقتیم ببین ما بهت احترام میزاریم و با همون شرایط حال میکردن و شاید خیلیییی بیشتر از منی که به فکر بهداشت و این چیزا بودم فیض بردن ولی خوب اونا با اون نوع فکر تمام کاری که میتونستن بکنن که به چشم معشوقشون بیان میکردن ولی خوب من چی من اون کاری که میتونستم بکنم که به چشم بیامو کردم الان که فکر میکنم نه نکردم و قطعا اون شخص بیشتر پیش اون کسی که باید به چشم اومده.
پا برهنه تر از همیشه این روزا دنبال خود گم شدم میگردم. حالا برای اینکه حالم خوب باشه مینویسم یه وقتایی چه شعر باشه چه شر چه دل نوشته باشه چه مزخرف هرچی من هم دارم برای خود گم شدم، برای حال دلم، برای خدایی که دارم این شکلی پا برهنه میرم جلو چیزی که فکر میکنم برای خود الانم با همین سطح فکر الان خوبه شاید بعدا بهتر بشم یا بدتر نمیدونم ولی مهم اینه تکمیل کردن تکه های گمشده خودم چه برای الان چه فرداست .حرفی که بهم زدی واقعا درسته ممنونم ازت منم یجور پا برهنم که دارم دنبال قطعه های گمشده خودم میگردم برای اینکه به چشم اونی که خودم میدونم بیام همونی که تا اینجا کشوندتم و مطمئنم بعد از اینم ولم نمیکنه و کاری که به صلاحمه رو نشونم میده شکرش و به امید خود خودش.
به امید خدایی که هوامونو داره حتی وقتی خودمون هوای خودمونو نداریم.
میزان، حالِ آدمهاست.