بید مجنون

رقصان چون شاخه های بید در باد

بید مجنون

رقصان چون شاخه های بید در باد

بید مجنون
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

ترس از غرق شدن

سه شنبه, ۶ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۰۶ ق.ظ

آدما تو زندگیشون ترس دارن و بودنشم واقعا نیازه و همین باعث شده نسل بشر منقرض نشه و این ترسا بوده که باعث شده خیلی محتاط تر باشه و جونش خیلی از جاها حفظ بشه کلا یه چیز ذاتیه که درون همه هست به نظرم ولی خوب فک میکنم تو من خیلی این موضوع ریشه دوونده تو بعضی موارد که تا یه جاییش اوکیه ولی بعد از یه جایی نه . مثلا چندتا چیز بوده که میترسیدم ازش همیشه اینکه تو تصادف بمیرم ، اینکه غرق بشم بمیرم ، اینکه آتیش بگیرم . این چندتا ترس همیشه باهام بوده و تا یه جاهایی کمکم کرده مثلا تو رد شدن از خیابون خیلی حواسم هست ولی خوب همون ترس اولیم یعنی مردن تو تصادف اونجایی گندش در اومد که فهمیدم از رانندگی میترسم و سمت ماشین نمیرفتم تا جایی که مجبور نشدم فکر کن داداشم تو 12 یا 13 سالگی ماشین دوست داشت و سوار میشد و من تا 19 سالگی سمت ماشین سوار شدن نمیرفتم و بعد از اون خودم رو مجبور کردم که برم و رانندگی یاد بگیرم و گواهینامه رو بگیرم اونم با هزاران مکافات و بدبختی ولی خوب ادامه دادم و گرفتمش این موضوع برای منی که تو یه خانواده بزرگ شدم که همه عشق ماشینن و راننده سنگین کم نداریم تو خانوادمون یه موضوع خجالت آور بود همیشه ولی خوب نه در حد عالی فعلاااااا ولی خوب در حد معقول که بگم آره یاد دارم گلیم خودمو از آب بکشم بیرون تو این زمینه ولی خوب قطعا مجبورم بهترش کنم چون یه نیاز اساسی تو زندگیمه و خوب فعلا ماشین ندارم که بتونم خودمو ارتقا بدم ولی اگه خدا بخواد و ماشین دار بشم بهتر و بهتر میکنم خودمو انشالله . 

ترس دومی که ازش اسم بردم ترس از غرق شدن بود نمیدونم چرا ولی یکی از بزرگترین ترسام مردن تو آب و خفه شدن بود نمیدونم چرا دارمش ولی خیلی بهش فکر میکردم که اگه یه روزه بخوام بمیرم اصلا دوست ندارم اینجوری بمیرم . از قضا خدا زندگیمو یه جوری چیده قربونش برم این ترم یعنی ترم چهار تربیت بدنی شنا داشته باشم و مجبور باشم با این ترسم رو به رو بشم و دقیقا همون مکافاتی که برای یاد گرفتن رانندگی داشتم رو دارم اینجا هم میکشم و اصلا از خودم راضی نیستم و بدیش هم اینه که فردا نه پس فردا امتحانشه چه میشه کرد باید برای مواجه شدن باهاش و حل کردن این موضوع خودمو به خودم و به خدایی که منو گذاشته تو این راه اثبات کنم میرم دنبالش حتی اگه این ترم بیوفتم که خیلی احتمال قوی ای داره ولی خوب ازش دست نمیکشم و میرم دنبالش مهم نیست چقدر میخوام شکست بخورم تو این مسیر و میخوام هزینه بدم سرش که این هزینه هم میخواد پول باشه یا وقتم یا حتی خندیده شدن بهم باشه باییید کنار بیام باهاش میدونی چرا؟ اگه نمیدونستم که ازش میترسم و میگفتم اصلا توش استعداد ندارم مشکلی نبود ولی فک کن الان که این مطلب رو مینویسم و چندسال دیگه اگه عمری باقی باشه و من هنوز شنا یاد نداشته باشم و بخونمش راجب خودم و راهی که اومدم چه فکری میکنم اینکه یه آدم ترسو باقی موندم و ازش فرار کردم یا موندم و ساختمش . پس از افتادن تو درس شنا باکی نیست  من ادامه میدم به قول گفتنی 

(( به سواره و پیاده تو اگر دمی نبودی         بخز از میان طوفان به تنی پر از کبودی ))

که منظور اینه اگه سواره نبودی و حتی پای رفتن هم نداشتی توی طوفان و باد مخالف و با تن کبود بخز و کنار نکش. امیدوارم اگه چند سال دیگه که این متنو میخونم به حرف خودم عمل کرده باشم حداقل تو این زمینه و فکر کن اونروز نشسته باشم و این متنو بخونم و شنام خوب باشه چه اعتماد به نفسی بهم میده انشالله خدا بزرگه و هدفش از اینکه منو تو این راه قرار داده هم اون موقع بیشتر و بهتر برام مشخص شده باشه در هر حال بازم شکرش میکنم مث همیشه .

امشب شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هستش و من بازم خونه نیستم . تو گرماب همه ساله شهادت حضرت فاطمه صبح صبحونه حلیم میدن و من هم تا جایی که تونستم میرفتم و به پخت حلیم در حد توانم کمک میکردم ولی خوب امسال متاسفانه نمیشه و خیلی افسوس داره برام چون حال و هوای اونجا رو سر دیگ با هیچی عوض نمیکنم اونم دیگ برای مهمونای حضرت فاطمه امسال که نشد ولی انشالله بعدا ها جبران کنم و توفیقشو داشته باشم . فردا عوضش میرم حرم با دوستان و انشالله قبول باشه .

 

به امید خدایی که همیشه حواسش بهمون هست حتی وقتایی که خودمون به خودمون هواسمون نیست.heart

 

۰۱/۱۰/۰۶
بید مجنون

نظرات  (۲)

بسیار عالی 

‌خوبه که عملئش میکنی .

👍

اگه میخوای نترسیمیخوای موغق باشی میخپای برسی 

 ترس  و ترسیدن یه نعمت بزرگه که اللته صرفا دلیل بر این هم نیست نعمت چیزی باشه که از طرف خالقی خلق شده باشه . 

 فالحال ترس نعمت بزرگیه که تو وجود همه هست و این باعث پیشرفت و ترقیه . البته تا زمانی که باهاش روبرو شی و بری تو دل ترسات .

مثال هم مز نمدکه جاذبیوفته برات .

 مسی از فوتبال و توپ میترسید در حالی مه تو‌خونش بود فوتبال ولی رفت و تو دل ترسش زد و موفق شد . 

 خوبه نوشتن و گفتن تما باعث تخلیه نباید بشه .

 جوری باید بنویسی که تاکزد بر انجام و باداوری برای انجامش باشه وگرنه مغز بی خاصیت و ضعیف ما فکر میکنه تنجام سد اون کاذها و میزنه زیرش .

 

پاسخ:
مرسی از نظرتون. 
با این که نمیشناسمتون ولی خیلی خوشحالم که خوندید و نظر دادید اونم به این قشنگی ممنونم. خوب آره با همه مشکلاتی که داشتم با ترسام مجبور شدم کنار بیام و انجامشون بدم یه دلیلی که عاشق خدام شاید همینه همیشه که کنار کشیدم چه دیر یا زود یجوری هلم داده که برو انجامش بده من تو رو اینجوری خلق نکردم که بخوای کنار بکشی و اگه چند قدم من برداشتم چند قدم دیگه رو اون هل داده و چند قدم دیگه رو مسیر رو برام ساده کرده و این خصوصیتی بوده که دیدم ازش و همیشه شاکرم از این به بعد باید بیشتر دقت کنم رو کارام و انجامشون بدم و پشت گوش نندازم بخواطر ترسام

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی